متفرقه

راهنمای تلویزیونی: انتخاب بهترین سریال‌ها از عصر طلایی تا به امروز

تلویزیون از عصر طلایی که منتقدان تخمین می زنند حدود 10 سال پیش شروع شد و همواره در حال صعود بوده است. بنابراین با وجود برنامه‌های تلویزیونی زیادی که ارائه می‌شود، عاقلانه به نظر می‌رسد که بر اساس دستورالعمل‌های سخت‌گیرانه‌ای لیستی از بهترین ها فراهم شود.

“Archer” (FX/FXX، 2009-اکنون)

آخرین چیزی که دنیای تلویزیون به آن نیاز داشت، یک کمدی متحرک دیگر در محل کار بود که با شخصیتی هوشمند الک همراه بود. با این حال، «آرچر» از تمام آن توصیف‌های ساده فاصله گرفت و از فصل اول به یک دنیای جاسوسی شبیه دهه 60 و هر تعداد محیط پرماجرا تبدیل شد. استرلینگ آرچر (با صداپیشگی H. Jon Benjamin بی نظیر) گهگاه در محاصره احمق های بدحجاب و همراهان بیش از حد واجد شرایط قرار گرفته است، اما این روش بی دردسری است که هر یک از اعضای دایره درونی سریال به درون هر تغییر منظره لغزیده اند که نشان می دهد چقدر منحصر به فرد و قوی است. سبک کمدی این نمایش همیشه بوده است.

برخوردها، ماجراها، و فیلم‌های برت رینولدز تنها بخشی از مجموعه جوک‌هایی است که پشت این تعداد انگشت شماری از جنایتکاران بالقوه وجود دارد. برخی از آنها ممکن است برای تجزیه به یک سالنامه نیاز داشته باشند، اما هی، این فقط بخشی از سرگرمی است.

“Master of None” (نتفلیکس، 2015 – 2017)

این سریال بر اساس دیدگاه‌های کمدی عزیز انصاری، زندگی شخصی و حرفه‌ای دیو، بازیگر 30 ساله نیویورکی را دنبال می‌کند که در تصمیم‌گیری درباره مسائل روزمره زندگی و همچنین مسائل زندگی مشکل دارد.

چالش های بزرگتر این سریال در عین کاوش در موضوعات مختلف روزمره، سرگرم کننده و سینمایی است، اما به طور همزمان دامنه وسیعی دارد و به شدت شخصی است. این فیلم با دل و فریبندگی، برداشتی خاص و با طراوت از یک پیش‌فرض آشنا است که تا کنون توانسته در فصل دوم از دو فصلش پیشی بگیرد و مجموعه‌ای از قسمت‌های جاه‌طلبانه‌تر را ارائه دهد.

این فیلم که دارای شخصیت‌های متنوعی از شخصیت‌های متنوع است و به زیبایی در لوکیشنی در نیویورک و ایتالیا فیلمبرداری شده است، در داستان سرایی کاری فوق‌العاده است و نشان می‌دهد که یک سریال تلویزیونی مدرن چگونه می‌تواند باشد. هم پیانو و هم ابزار گیتار برای ساخت متن موسیقی این فیلم مورد استفاده بوده است.

“Fargo” (FX، 2014 – اکنون)

آه، جان. مجموعه‌های کمدی-جنایی سیاه نوح هاولی که برنده جایزه امی شده است، بسط شگفت‌آوری از جهان است که در فیلم برادران کوئن در سال 1996 به همین نام ساخته شد. این سریال بی‌نظیر و خطرناک، شخصیت‌های جذابی را خلق می‌کند که در شرایط سخت قرار می‌گیرند، و نتیجه آن (علاوه بر شمارش بدن) تفکر اخلاقی است که فقط به اندازه کافی از چیزهای پوچ لمس می‌شود.

جای تعجب نیست که ستاره های A-list از بیلی باب تورنتون و کرستن دانست گرفته تا تد دانسون و یوان مک گرگور می خواهند دندان های خود را در چنین دیالوگ ها و شخصیت های رنگارنگی فرو کنند. این گواهی بر عالی بودن سریال است که منتقدان هنوز بحث در مورد برتر بودن فصل اول یا دوم سریال را با استدلال های قانع کننده ای برای حمایت از هر دو مثمر ثمر می دانند.

و در حالی که داستان‌سرایی فصل 3 کمی لنگ می‌زند، اما هنوز هم لحظات بسیار زیبایی را ارائه می‌کند – به ویژه هر چیزی که به شخصیت و فناوری کری کون مربوط می‌شود. در کل، ادامه FCU توسط Hawley یک نوآوری از طریق تقلید است و به نوعی دنیا را متعلق به خود می کند، تنها با معرفی Allison Tolman در فصل 1 برای تأیید سهم سریال در تلویزیون کافی است.

«کشتن حوا» (بی‌بی‌سی آمریکا/AMC، 2018 – کنونی)

گفتن این که روان‌پزشکان جالب هستند کار سختی نیست – چیزی که کشش دارد این است که در سرگرمی، شما روان‌پزشکان بد معمولی قدیمی، احساسی جدید، تازه و متفاوت داشته باشید. «کشتن حوا» این کار را به‌خوبی انجام می‌دهد، به لطف بازی تعقیب گربه‌ها و گربه‌ها که بین قاتل شادی‌آور ویلانل (با شکوه به تصویر کشیده شده توسط جودی کومر) و – اسپویلر به تصویر کشیده شده است! – ژاورت روان‌پریشی مرزی او، ایو پولاستری (ساندا اوه، که با مشت‌های برنده می‌چرخد، وقتی که کاراکترش با ادامه سریال بی‌حاشیه‌تر می‌شود.) در حالی که فصل دوم Emerald Fennell مجری برنامه به اندازه مجموعه اول فیبی والر-بریج فشرده نیست.

در اپیزودها، تعامل روانی-جنسی بین این دو زن محرک، اجباری و پیشگامانه باقی می ماند. کامر برنده جایزه امی همچنان به یافتن راه‌های جدید برای ترسناک بودن ادامه می‌دهد، زیرا در مواجهه با دنیایی که از نظر عاطفی کار می‌کند، جذابیت خود را به 10 می‌رساند. او یک رقص ظریف زیبا بین جذابیت و نفرت در طول نزول آرام و پیوسته شخصیتش به سمت تاریکی انجام می دهد. به علاوه، به نظر می‌رسد که تبدیل شدن شخصی به ژیروسکوپ اجتناب‌ناپذیر است.

یک ستاره متولد می‌شود

“یک ستاره متولد می‌شود” یک فیلم درام موزیکال است که در سال ۲۰۱۸ به کارگردانی بردلی کوپر اکران شد. این فیلم داستان عشقی غیرممکن بین یک خوانندهٔ مطرح به نام جکسون مین (با بازی بردلی کوپر) و یک خوانندهٔ تازه‌کار به نام آلی (با بازی لیدی گاگا) را روایت می‌کند. آلی، با استعدادی درخشان در زمینهٔ موسیقی، توسط جکسون کشف می‌شود و به شهرت و موفقیت زیادی می‌رسد. اما با گذر زمان، مشکلاتی از جمله مسائل روانی و اعتیاد به جکسون آسیب می‌رساند و رابطهٔ آن‌ها را به چالش می‌کشاند. بازی باورنکردنی بردلی کوپر و لیدی گاگا به همراه موسیقی فوق‌العاده‌ای که در فیلم اجرا می‌شود، “یک ستاره متولد می‌شود” را به یکی از محبوب‌ترین و مورد توجه‌ترین فیلم‌های موسیقی اخیر تبدیل کرده است. در این فیلم یادگیری رایگان گیتار و یادگیری رایگان پیانو برای بردلی کوپر بسیار حائز اهمیت بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا